آب نوشیدن روزهدار«روزه» در لغت به معنای امساک و خودداری از هر چیز است و در اصطلاح فقه عبارت است از: « امساک از خوردن و آشامیدن و مواردی که روزه را باطل میکند.» آب نوشیدن روزهدار جایز نیست مگر هنگامی که فرد بیماری ذوالعطاش دارد و یا در عسر و حرج است؛ در هر دو صورت، نوشیدن آب، باعث بطلان روزه میشود که در این مقاله به بررسی ادله بطلان آن میپردازیم. ۱ - حکم شرعیآیا روزهدار میتواند آب بنوشد؟ هرچند باطل شدن روزه بر اثر نوشیدن آب، یک یا چند بار در روز هرچند از باب ضرورت باشد، شبیه ضروریات دین است که هر مسلمانی اعم از خواص یا عوام آن را درک میکنند و قضای روزه را حتی در مورد ناچاری لازم میشمرند ولی لازم است که توضیحات بیشتری درباره ادله فقهی به صورت واضح و شفاف داده شود. در اینجا دو بحث داریم بحثی در فقه درباره ذوالعطاش داریم یعنی شخصی که دارای بیماری عطش است که هر قدر آب مینوشد سیر نمیشود. و بحث دیگری درباره افرادی است که بیماری عطش ندارند ولی به دلیل گرمی هوا یا غیر آن گرفتار فشار تشنگی شدید شدهاند بهطوریکه طاقت تحمل آن را ندارند یا جان آنها در خطر است. ۲ - روزهدار ذوالعطاشاما در مورد ذوالعطاش اکثریت قریب به اتفاق فقها گفتهاند چنین فرد بیماری مجاز است آب بنوشد، اگر میتواند بعداً قضا کند و اگر نمیتواند برای هر روز فقیری را اطعام کند (مد طعام بدهد). به این ترتیب روزه او باطل میشود و باید به یکی از دو طریق بالا جبران کند. به عنوان نمونه در عروة الوثقی که نظرات و حواشی ۱۵ تن از بزرگان مراجع و فقیهان معاصر که به رحمت ایزدی پیوستهاند در آن ثبت است ۱۴ نفر به اضافه صاحب عروة الوثقی فتوا به وجوب قضا یا مد طعام دادهاند، یا احتیاط وجوبی دارند تنها یک نفر از این بزرگان روزه او را باطل نمیداند. امام خمینی نیز در کتاب تحریرالوسیله با بیان اینکه «یجوز الافطار فی شهر رمضان لاشخاص» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱۲، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحة الصوم و ووجوبه، مسالة ۸.
در شمار اشخاص مذکور مینویسد: «و من به داء العطاش؛ سواء لم یقدر علی الصبر او تعسّر علیه.» [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱۲، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحة الصوم و ووجوبه، مسالة ۸.
یعنی روزه خوردن در ماه رمضان برای کسی که مرض عطش دارد جایز است، چه اصلاً نتواند صبر کند و یا برای او دشوار باشد. نکتهای که محل اختلاف است این است که آیا افطار روزه برای این افراد که ذو العطاش هم جزء آنان هست، رخصت است یا عزیمت؟ یعنی مثلاً ذو العطاش مجاز است افطار نماید یا اینکه باید افطار کند؟ پس «هرچند تعبیر به جواز (در متن تحریرالوسیله) چهبسا اشعار بلکه دلالت دارد بر عدم وجوب تعیینی روزه بر اینها لیکن ظاهر این است که افطار بر اینها واجب است، همانطور که عبارت - فانّ جمیع هذه الاشخاص یفطرون [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱۲، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحة الصوم و ووجوبه، مسالة ۸.
(که در ادامه مساله آمده است) بر آن دلالت دارد.» [۵]
فاضل، محمد، تفصیل الشریعة فی شرح تحریرالوسیلة، ج۸، ص۲۲۱.
اما درباره اینکه آیا کفاره بر ذوالعطاش واجب است یا خیر؟ امام خمینی در ادامه مساله میفرماید: «ویجب علی کلّ واحد منهم التکفیر بدل کلّ یوم بمُدّ من الطعام، والاحوط مُدّان، عدا الشیخین وذی العطاش فی صورة تعذّر الصوم علیهم، فانّ وجوب الکفّارة علیهم محلّ اشکال، بل عدمه لا یخلو من قوّة.» [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱۲، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحة الصوم و ووجوبه، مسالة ۸.
پس به نظر ایشان وجوب کفاره بر کسی که مرض عطش دارد که در صورتی که روزه برای آنان ممکن نباشد محل اشکال است، بلکه واجب نبودن آن خالی از قوّت نیست.۲.۱ - دلایل بطلان روزهدلیل بر بطلان روزه این بیمار عطش، عبارتنداز: اولاً؛ اطلاق آیه شریفه «وکلوا واشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر ثم اتموا الصیام الی اللیل» است که مفهومش این است: هرگونه خوردن و آشامیدن بعد از طلوع فجر با روزه منافات دارد. ثانیاً؛ از آن روشنتر اطلاق شبیه تصریح است که در آیه ۱۸۴ سوره بقره آمده است: «وعلی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین؛ کسانی که به واسطه روزه فوقالعاده به زحمت میافتند و تاب تحمل آن را عادتاً ندارند روزه را افطار کنند و برای هر روز مسکینی را سیر میکنند.» این آیه به روشنی شامل ذوالعطاش (بیمار عطش) نیز میشود. در روایات متعددی که در تفسیر این آیه آمده است، تصریح شده که بیمار عطش و پیران ناتوان مصداق این آیه شریفه هستند که نباید روزه بگیرند و باید کفاره بدهند. ثالثاً؛ روایات متعددی در باب ۱۵، از ابواب من یصح منه الصوم؛ از کتاب وسائل الشیعه آمده است که بیمار عطش را اجازه شرب آب و افطار روزه و جبران آن به وسیله کفاره میدهد. ۳ - روزهدار غیر ذوالعطاشاکنون این سؤال مطرح است جایی که چنین بیماری که مجاز به نوشیدن آب است روزهاش باطل میشود و باید کفاره بدهد کسی که این بیماری را ندارد و در فشار شدید عطش قرار گرفته چگونه میتواند آب بنوشد و روزهاش صحیح باشد اگر بنا بر تسهیل باشد آن بیمار به طریق اولی باید مجاز به حفظ روزه باشد. اما در مورد کسی که به بیماری عطش مبتلا نیست بلکه بر اثر گرمای شدید هوا یا به هر دلیل دیگر چنان تشنه شده که یا جانش در خطر است یا فوقالعاده در زحمت میباشد چنین کسی نیز میتواند به مقدار ضرورت آب بنوشد و در بقیه روز به احترام ماه مبارک رمضان امساک کند ولی روزهاش باطل شده بعداً در فصل مناسب که هوا ملایم است روزه را قضا میکند. دلیل آن همان عمومات قرآنی و روایات متعدد باب ۱۵ است که به ذوالعطاش اجازه نوشیدن آب را میدهد اما روزه او را باطل میشمرد و کفاره به جای روزه باید بدهد زیرا همانگونه که گفتیم این روایات به طریق اولی حکم افراد غیر بیمار را روشن میسازد. ۳.۱ - نقد روایات جواز نوشیدنباقی میماند دو روایتی که مدرک اصلی بعضی شده است که در باب ۱۶ از ابواب من یصح منه الصوم آمده است یعنی روایت «عمار» و روایت «مفضل بن عمر» که استدلال به آن بر صحت روزه با جواز نوشیدن آب هنگام عطش شدید شده است این دو روایت چندین ایراد روشن دارد. ۳.۱.۱ - اعراض اصحابعلما از این دو روایت بر فرض دلالت و صحت سند اعراض کردهاند؛ یعنی کسی از فقهای عامه و خاصه مطابق آن فتوا نداده و میدانیم طبق قاعده اصولی معروف و مقبول و مشهور فقها هر روایتی که «همه فقها» یا «مشهور آنها» طبق آن فتوا ندادهاند از درجه اعتبار ساقط است و نمیتوان به آن استدلال کرد. ۳.۱.۲ - اشکال سندیدر روایت اول «عطاش» آمده که مربوط به بیماران تشنگی است بنابراین از بحث ما خارج است و اینکه گفته میشود در کتاب کافی «عطاش» و در کتاب «من لایحضره» به جای آن «عطش» آمده نتیجهای ندارد، زیرا هنگام اختلاف نسخ روایت، روایت کافی مقدم است زیرا مضبوطتر و معتبرتر است و به فرض که کار به ابهام و اجمال برسد باز از درجه اعتبار ساقط است. اما روایت دوم یعنی روایت «مفضل بن عمر» از نظر سند محل گفتگوست زیرا شخص مفضل را هرچند بعضی معتبر میدانند و توثیق کردهاند ولی استاد مسلم علم رجال یعنی نجاشی که حرف اول را درباره علم رجال اسناد روایات میزند درباره او میگوید: او فاسد المذهب مضطرب الروایة است و قابل اعتنا نمیباشد حتی جایز نیست روایات او را بنویسند و علامه حلی که مقام علمی او در رجال نیز محرز است با نجاشی در عدم اعتنا به روایات او موافقت کرده است. شیخ طوسی نیز بعد از اشاره به روایات مدح و ذم او میگوید: اولی عدم اعتماد به اوست. بنابراین سند روایت مزبور ضعیف و حداقل مشکوک و مورد تأمل است. ۳.۱.۳ - اشکال دلالیفرض کنیم این دو روایت از نظر سند مقبول و مورد اعتراض اصحاب نباشد ولی دلالتی بر صحت روزه اینگونه اشخاص که مجبور به نوشیدن آب هستند، ندارد؛ حداکثر میگوید آنها مجازند آب بنوشند اما زیادهروی نکنند، زیرا احترام ماه مبارک ایجاب میکند که در موارد بطلان روزه باقیمانده روزه را امساک کنند. کجای این تعبیر دلالت دارد که روزه آنها صحیح است و اگر سخنی از قضای روزه در آن به میان نیامده به دلیل آن بوده است که در نظر همه مسلم بوده با نوشیدن آب هرچند از باب ضرورت روزه به هر حال باطل میشود و قضا دارد. ۴ - فهرست منابع۱. قرآن کریم ۲. لسان العرب ابنمنظور محمد بن مکرم دار صادر بیروت چاپ سوم ۱۴۱۴ ق. ۳. وسایل الشیعه شیخ حر عاملی محمد بن حسن موسسه آلالبیت (علیهمالسّلام) قم چاپ اول ۱۴۰۹ ق ۴. جامع الرواه و رافع الاشتباهات اردبیلی غروی حایری محمد بن علی بوستان کتاب قم ۱۳۹۱ش. ۵ - پانویس۶ - منبع• پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «آب نوشیدن روزهدار»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱/۳۱ • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ردههای این صفحه : احکام روزه | دیدگاه های فقهی امام خمینی | روزه مریض | روزهدار ذوالعطاش | مباحث فقهی | مفطرات
|